دیکشنری
داستان آبیدیک
best governed countr
bɛst gʌvəɹnd kʌntɹ
فارسی
1
عمومی
::
كشوری كه بهترین طرز حكومت رادارد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BESOTTED
BESOUGHT
BESPANGLE
BESPATTER
BESPEAK
BESPOKE
BESPOKEN
BESPRENT
BESPRINKLE
BESSEL FUNCTION
BESSON NEPHOSCOPE
BEST
BEST BIB AND TUCKER
BEST DEFENSE IS A GOOD OFFENSE
BEST EFFORT
BEST GOVERNED COUNTR
BEST IS THE ENEMY OF THE GOOD
BEST LAID PLANS OF MICE AND MEN OFTEN GO ASTRAY
BEST MAN
BEST OF
BEST OF BOTH WORLDS
BEST OF LUCK
BEST PART OF
BEST PART OF SOMETHING
BEST PRACTICE
BEST PRACTICES
BEST SAFEGUARDING PRACTICES
BEST SELF
BEST SELLER
BEST SHOT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید